فهرست مطالب:

مترادف استفهام چیست؟
مترادف استفهام چیست؟

تصویری: مترادف استفهام چیست؟

تصویری: مترادف استفهام چیست؟
تصویری: چگونه هر زبانی را یاد بگیریم. مهاجرت به اسلواکی تجربه من از یادگیری اسلواکی 2024, ممکن است
Anonim

بازجویی (v. a.) مترادف ها : سؤال کردن، تعلیم، بررسی، سؤال کردن، سؤال کردن، سؤال کردن.

با در نظر گرفتن این موضوع، چه بخشی از گفتار بازجویی است؟

بازجویی

بخشی از سخنرانی: فعل
عطف: بازجویی، بازجویی، بازجویی
تعریف: سوال کردن طولانی و کامل، اغلب برای اهداف غیر رسمی. پلیس چندین ساعت از مظنون بازجویی کرد. مترادف: کباب کردن کلمات مشابه: بررسی، پمپ، مسابقه
کلمات مرتبط: بپرس، پرس و جو کن

به همین ترتیب مترادف ادغام چیست؟ مترادف کلمه ادغام ادغام کردن، آمیختن، ترکیب کردن، ترکیب کردن، در هم آمیختن، ترکیب کردن، ترکیب، بتن، مخلوط کردن، فیوز، همگن کردن، مخلوط کردن، مخلوط کردن، ترکیب کردن، در هم آمیختن، در هم آمیختن، مخلوط کردن، ادغام، مخلوط کردن، مخلوط کردن.

همچنین پرسیده شد که چگونه در جمله از استفهام استفاده می کنید؟

نمونه های جملات را بازجویی کنید

  1. او سعی کرد بیشتر از من بازجویی کند اما من نظر خودم را گفتم.
  2. جونی گفت: "من از مهارت هایی که به من آموختی برای بازجویی از دیگری استفاده می کنم."
  3. گابریل به بزرگ‌ترین برادران گفت: «آندره، به من لطف کن و از دلال مرگ در سیاه‌چال بازجویی کن.»
  4. او را بگیرید و از او بازجویی کنید تا صدای او را در مورد Metal Gear Solid بشنوید.

مترادف لیبرال چیست؟

بردبار، گشاده روی، پذیرا، مترقی، آزادیخواه، اصلاح طلب، پیشرفته، چپ، رادیکال، وسعت اندیش، فهمیده، سهل گیر، سهل گیر، بی تعصب، بی طرف، بی غرض، معقول، روشن فکر، بی تعصب، بی تعصب، بی تعصب، بی تعصب، بی تعصب، غیر متعارف، آوانگارد، عریض،

توصیه شده: